مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را انـگـار نـمیديـد دگـر دور و بـرش را جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش طوری كه بهم ريخت تمام جگـرش را شش سال، نگهـداشت علیرغم اسيری مـيـراثِ به جا مـانـدۀ نـسـلِ پـدرش را پـنـداشـتـه بـودنـد اگر حـبـس كـنـنـدش از شاخه بريـدند دگر برگ و برش را با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را تـا شـيـعـه بـه بـيـراهـۀ تـرديـد نـيـفـتـد بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را |